مهرسامهرسا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره
الیساالیسا، تا این لحظه: 7 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

مهرسا و الیسا عشق مامان و بابا

13 بدر و شیطنتهای مهرسا جون

بهار رسید و هوا پر شده ست از “دوستت دارم”هایی که برایت به دست باد سپرده ام… مبادا پنجره ات بسته باشد..! مهرسا جون قبل از اینکه بریم ١٣ بدر عمورضا با عینک خودش ازش عکس گرفته فدات بشم عزیزم   الهی قربونت برم عزیزم تو روروئک سامین نشستی و داری بازی میکنی تا رودخونه رو دیدی کلی ذوق کردی و بابایی هم بردت تو آّب تا بازی کنی فدای خنده هات عزیزم بهت میگم مهرسا بسه دیگه بیا بریم مامان ببین چه اخمی کردی و چقد ناراحتی   ...
2 ارديبهشت 1393

دوستت دارم مادر

مامان مهربانم، آهنگ صدایت، زیباترین ترانه زندگی‌ام، نفس هایت، تنها بهانه نفس کشیدنم و وجودت تنها دلیل زنده بودنم شد. روزت مبارک   مادرم تو را عاشقانه دوست دارم و با تمام وجودم به تو عشق می ورزم       مادر، بوسه بر دستان خسته تو جانم را زنده می کند و دیدار تو عشق را در دلم به ارمغان می آورد. ایمانم از دعای توست وخدایم را از زبان تو شناخته ام ، عبادت را تو به من آموخته ای ، مادر! ای الهه مهر. تو گلی خوشبو از بهشت خدایی که گلخانه دلم از عطرتو سرشار است ، از تبار فاطمه ای وگویی وجود تو را با مهر فاطمه سرشته اند پس همیشه دعایم کن چراکه دعایت سرمایه فردای من است .   ...
2 ارديبهشت 1393

13 ماهگیت مبارک عزیزم

  گل دخترم صدای گام های تو ضربان زندگی من است عزیزم یه خبر مهم این که: مهرسا دختر گلم چند روز بعد از تولد یک سالگیش اولین قدمهاشو بدون کمک مامانو بابا برداشت از زمین خوردن نترس عزیزم   با هر قدم لرزونت دل من هم ميلرزه، با هر بار تلوتلو خوردنت قلب من هم از جا كنده ميشه؛ از ترس افتادنت،   از ترس آسيب ديدنت،   از ترس ترسيدنت.   اما تو نترس عزيزم،قدم پشت قدم بردار و به طرفم بيا، كه دست هايي باز، كمي اون طرف تر، فقط چند قدم جلوتر، منتظر به آغوش كشيدنت ايستادن. بار اول نيست كه اين اطمينان و استقامت رو تو چشمات ميبينم،   بار اول نيست كه اي...
27 فروردين 1393

یه روز خوب با مهرسا جون توی اداره مامانی

                                               دختر گلم منم مثل خیلی های دیگه توی تعطیلات عید شیفت بودم از اونجایی هم که عید بود و همه میخواستن برن عید دیدنی ترجیح دادم شما رو با خودم بیارم اداره توی مسیر تو ماشین خوابت برد یه نیم ساعتی هم توی اداره همچنان خواب بودی وقتی بیدار شدی و دیدی یه جای جدید اومدیم اولش خوب دور و برت رو نگاه کردی بعدش شروع کردی به شیطنت از دست زدن به کیبورد کامپیوتر تا حتی خط خطی کر...
27 فروردين 1393

عید 93 همراه با مهرسا دختر عزیزم

 ١٣٩٣ سال نومی شود.زمین نفسی دوباره می کشد.برگ ها به رنگ در می آیند و گل ها لبخند می زند و پرنده های خسته بر می گردند و دراین رویش سبز دوباره...من...تو...ما... کجا ایستاده اییم.سهم ما چیست؟..نقش ما چیست؟...پیوند ما در دوباره شدن با کیست؟... زمین سلامت می کنیم و ابرها درودتان باد و چون همیشه امیدوار  آرزویم این است نتراود اشک در چشم تو هرگز مگر از شوق زیاد . . .  نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز . . . و به اندازه هر روز تو عاشق باشی عاشق آنکه تو را می خواهد . . . و به لبخند تو از خویش رها می گردد . . . و تو را دوست بدارد به همان اندازه که دلت می خواهد   ...
27 فروردين 1393

مهرسا جونم تولدت مبارک

روزی که به دنیا آمدی هرگز نمیدانستی زمانی خواهد رسید که آرامش بخش روح و روان کسی هستی که با بودن تو دنیا برایش زیباتر است بهانه ی زندگیم تولدت مبارک الهی فدات شم اصلا نمیذاشتی موهاتو ببندم تا میبستم گیرموهاتو میکندی کلاه هم نمیزاشتی سرت یزاریم گلم ولی حسابی کیک خوردی البته فقط خامه هاشو دوستت دارم عزیزم انشالله صد و بیست ساله شی   ...
26 فروردين 1393

پرنسس زیبای من و اولین عید نوروز

نوروز پیام آور مهر است که مرا وامی دارد تنها به خاطر تو دوست داشتن را یاد بگیرم  دختر قشنگم مهرسای عزیزم( خونه مامان مریم)   باز هفت سين سرور ماهي و تنگ بلور سکه و سبزه و آب نرگس و جام شراب باز هم شادي عيد آرزوهاي سپيد باز ليلاي بهار باز مجنوني بيد باز هم رنگين کمان باز باران بهار باز گل مست غرور باز بلبل نغمه خوان باز رقص دود عود باز اسفند و گلاب باز آن سوداي ناب کور باد چشم حسود باز تکرار دعا يا مقلب القلوب يا مدبر النهار حال ما گردان تو خوب راه ما گردان تو راست باز نوروز سعيد باز هم سال جديد باز هم لاله عشق خنده و بيم و اميد   قربون لبخند زیبات عزیزدلم   ...
26 فروردين 1393