مهرسامهرسا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره
الیساالیسا، تا این لحظه: 7 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

مهرسا و الیسا عشق مامان و بابا

روزهای خوب با هم بودن

  من به دنبال دلاويزترين شعر جهان مي گشتم   يافتم ! يافتم ! آن نكته كه مي خواستمش !   با شكوفائي خورشيد و ،   گل افشاني لبخند تو،   آراستمش !   تار و پودش را از خوبي و مهر،   خوشتر از تافته ياس و سحربافته ام :   ((  دوستت دارم  )) را   من  دلاويز ترين شعر جهان  يافته ام ! خدایا ممنونم به خاطر حال خوب این روزام مهرسای عزیزم عاشقانه دوستت دارم الهی قربون اون قهر کردنت برم من خوشگلم اینجا هم دوباره آشت...
28 شهريور 1393

مسافرت تابستونی ما

مهرسا جان دختر دوست داشتنی من ، لحظات با تو بودن برایم اینقدر شیرین و زیباست که ساعتهایی که پیشت نیستم برای در آغوش کشیدنت لحظه شماری میکنم خوب حالا بریم سر خاطرات مسافرت   روز پنج شنبه 30 مرداد ماه به سمت مشهد حرکت کردیم از اونجایی که فاصله بندر تا مشهد خیلی زیاده تصمیم گرفتیم خودمون رو تا کرمان برسونیم تا هم تو اذیت نشی و هم بابایی زیادی خسته نشه شب رو کرمان موندیم و صبح زود به سمت مشهد حرکت کردیم و تقریبا شب رسیدیم مشهدو یه هتل برای اقامت نزدیک حرم گرفتیم السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی(ع) اینم از عکسای دخمل مامان توی حرم عزیزم وقتی بهت میگم مهرسا وایسا ازت عکس بگیرم سریع دس...
22 شهريور 1393

18 ماهگی مهرسا خانوم

سلام عشقم  ماهگیت مبارک باشه گل من         دخمل گلم 18 ماهه شده با 10 تا دندون ، ده کیلو وزن و یه دنیا شادی و یه گوله نمک عزیز دلم این روزا هر کلمه ای رو میگم تکرار میکنی و مرتب میگی مامانییییییییییییییییی و بابا اسان(احسان) حالا با لهجه های مختلف و ناز واداهای دلنشین حیوانا رو خیلی دوست داری و وقتی میبینی کلی ذوق میکنی و می خندی ولی به شدت از سوسک میترسی عاشق لوازم ارایشی هستی مخصوصا رژلب , لاک   عاشق رقصیدنی و تا اهنگ بشنوی سریع شروع میکنی به رقصیدن و مرتب من و بابایی رو صدا میکنی که نگات کنم فدات بشم الهی   اعداد یک و دو و سه وچهار رو بلدی و وقتی از پله ها...
24 مرداد 1393

عید فطر مبارک

عید فطر ، روز چیدن میوه های شاداب استجابت مبارک باد .    دخترداشتن یعنی زندگیت صورتی دخترداشتن یعنی کمدی پرازلباسهای خوشرنگ دخترداشتن یعنی اتافی پرازعروسکهای ریزودرشت   دخترداشتن یعنی پچ پچ های شبانه مادرودخترکنارتخت   صورتی   دخترداشتن یعنی یه کشوپرازگل سرهای رنگی رنگی        دخترداشتن یعنی لاکهای رنگ و وارنگ   خنده های ازته دل،موهای بلند،دامن های زیبا .....    دریک کلام دخترداشتن یعنی عشق ....... ممنونم خ...
8 مرداد 1393

مریضی پروانه کوچولوی خونه مون

بعضی روزا چقد دیر میگذره در حالی که همه آرزوت اینه که خیلی زود تموم شن مثل روزای مریضی دخملی خوشگلم از جمعه شب یه هویی شروع کردی به حالت تهوع و بالا آوردن و بلافاصله اسهال  شنبه صبح بردمت پیش دکتر البته دکتر خودت نبود و مجبور شدیم بریم پیش یه دکتر دیگه ایشون هم بهت او ار اس داد و شربت ضد تهوع ولی اینا چاره کار نبود و یکشنبه بردمت بیمارستان کودکان تا دکتر دیدت چون یه کم تب هم داشتی گفت که احتمال داره که اسهال خونی یا عفونی گرفته باشی اینو که گفت دلم هری ریخت و دیگه نتونستم جلو اشکامو بگیرم گفت حتما باید بستری شی داشتم دیوونه میشدم  اخه خیلی خیلی از دکتر و پرستار میترسی و من علتش رو نمیدونم تا میبینی ش...
8 مرداد 1393

17 ماهگی ناناز مامان

دوست داشتنت اندازه ندارد ... پايان ندارد ... گويي بايستي    بر ساحل اقيانوس و موجهاي کوچک و بزرگِ مکرّر را بي‌انتها بشماري   دخملی خوشگلم رفتیم تولد عرفان  ببین چطوری تو بغل گرفتیش و داری تولدش رو بهش تبریک میگی  فدای دل مهربونت فرشته مامانی        اینم شیطنتای دخملی میری رو میز ال سی دی میشینی و دکمه محافظ و میزنی و تلویزیون رو خاموشش میکنی بعد میگی مامانی مامانی کارتون منظورت اینه که دوباره تلویزیون رو برات روشنش کنم ای شیطون الهی قربونت برم که اینقد بزرگ شدی و خانوم شدی که دیگه الان عروسکاتو روی پات میزاری و لالا شون میکن...
22 تير 1393

16 ماهگی دخملی مامان

هر چه می گذرد بیشتر به این پی می برم که تو خلق شده ای تا من خوشبخت ترین مادر دنیا باشم     تا موبایل میرسه دستت میزاری در گوشت و خیلی خوشگل میگی الووووووووووووووو یه جوری که قند تو دلم آّب میشه عزیزکم جدیدا هم صدای قطار رو یاد گرفتی از بس با هم قطار بازی کردیم---- میگی بوبو چی چی بوبو چی چی عاششششششششششششششقتم دخمل نازم   از بس عینک دوست داری بابایی برات یه عینک خرید حالا همش دستته و خیلی دوسش داری هر جا میریم هم با خودت میاریش      اینم از انبه خوردن دخمل مامان نوش جونت عزیزم ...
31 خرداد 1393