13 بدر و شیطنتهای مهرسا جون
بهار رسید
و هوا پر شده ست از “دوستت دارم”هایی که برایت به دست باد سپرده ام…
مبادا پنجره ات بسته باشد..!
مهرسا جون قبل از اینکه بریم ١٣ بدر
عمورضا با عینک خودش ازش عکس گرفته
فدات بشم عزیزم
الهی قربونت برم عزیزم
تو روروئک سامین نشستی و داری بازی میکنی
تا رودخونه رو دیدی کلی ذوق کردی و بابایی هم بردت تو آّب تا بازی کنی
فدای خنده هات عزیزم
بهت میگم مهرسا بسه دیگه بیا بریم مامان
ببین چه اخمی کردی و چقد ناراحتی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی