نه ماهگی عسلم
دختر قشنگم
گاهی گردش پرگار تقدیر در دست تو نیست باید بنیشینی و نظاره کنی
اما "مرکــــــــــــــــز" را که درست انتخاب کرده باشی "دلت قرص باشد" دیگر هر چه می خواهد بچرخد!!!
الهی قربونت برم
نه ماهگیت خیلی سخت گذشت از بس مریض شدی گل نازم -من که دیگه حسابی کلافه شده بودم و ثانیه به ثانیه از خدا سلامتی فرشته کوچولومو میخواستم
انشاالله هیچ وقت دیگه مریض نشی عزیزم
خدایا فرشته کوچولومون رو به خودت میسپارم خودت مواظبش باش
توی این عکس یه خورده حالت بهتر شده بود ولی خیلی ضعیف شده بودی
قربونت خندیدنت که به مامان حسابی انرژی میده نازنینم
تازه از مراسم برگشتیم خونه مامان مریم و شما خوابیدی عزیزم
شب شام غریبان بازم حالت بد شد به خاطر همین من و بابایی تو خونه چندتا شمع روشن کردیم و مراسم شام غریبان رو همراه با تی وی ، تو خونه برگزار کردیم
( شما حسابی از دیدن شمعها ذوق میکردی)
اینم از گل محمدی خونه مامان مریم
اینم هدیه نه ماهگیت عزیزم که بابا احسان زحمت کشده و برات خریده
چون شما عاشق تاب بازی هستی
در ضمن اولین کلمه ای هم که گفتی تو هشت ماهگی تاب تاب بود قربونت برم
تا تابت رو میبینی با یه لحن خوشگل میگی تاااااااااا تاااااااااااااا
خیلی شیطون شدی همش عینک مامان رو بر میداری و شروع میکنی به خندیدن
اینم هدیه نه ماهگی من به دختر نازم
یه عالمه کتاب داستان
الهی قربونت برم که مثل فرشته ها معصوم و پاکی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی