مهرسامهرسا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 15 روز سن داره
الیساالیسا، تا این لحظه: 7 سال و 5 ماه و 13 روز سن داره

مهرسا و الیسا عشق مامان و بابا

نوروز 95

    و بر آمد بهاری دیگر   مست و زیبا و فریبا ، چون دوست   سبدی پیدا کن ،   پر کن از سوسن و سنبل که نکوست   همره باد بهاری بفرست :   پیک نوروزی  و شادی بر دوست!         8 فروردين هم تولد نيما پسر دايي جلال بود كه حسابي خوش گذشت               اينم 13 بدر 95 روستاي سرخون   درشکفتن جشن نوروز برایت در همه ی سال سر سبزی جاودان وشادی اندیشه ای...
13 فروردين 1395

37 ماهگي عزيزدله مامان

تو که باشی بس است … مگر من جز “نفس” چه میخواهم؟ دوست داشتنت بزرگترین نعمت دنیاست مرا شاد میکند و لبخند را به دنیایم هدیه میکند حتی این روزها گاهی پرواز میکنم من این دوست داشتن را بیشتر از هر چیز در این دنیا دوست دارم …     دلبندم … من دلم فقط روی دل تو بند می شود ! ...
22 اسفند 1394

تولدت مبارک عزیزدلم

ان شالله شمع تولد120 سالگیتو فوت کنی عشقه من امروز سالروزه تولد نازنین ترین و اهورایی ترین ارمغان زندگیمه روزی که خداوند بهترین و زیباترین هدیه اش را برای من فرستاد تولدت مبارک مهرسای عزیزم عاشقانه دوستت دارم امسال یه جشن تولد کوچولو برات گرفتیم کاملا خانوادگی این کیک آبیه رو خودت انتخاب کردی چون هم رنگش خوشگل بود و هم بابا اسفنجی روش داشت ولی خیلی کوچولو بودبه خاطر همینم یه کیک دیگه هم برداشتیم   الهی قربونت برم که میخوای فشفشه رو هم فوتش کنی       عزیزدلم میخواد از مهموناش پذیرایی کنه &...
24 بهمن 1394

شمارش معكوس تا تولد 3 سالگي دخترنازم

.: مهرسا تا این لحظه ، 2 سال و 11 ماه و 20 روز سن دارد :.   كمتر از 10 روز ديگه تا تولده 3 سالگي دختر عزيزم مونده   شادی؛ تاجی که من در کودکی همواره بر سر داشتم … ان شالله هميشه شاد باشي مهرساي نازم   ...
12 بهمن 1394

35 ماهگي مهرسا خانوم

    مهرساي قشنگم لحظات از آن توست آبي سبز   سرخ سفيد سياه رنگهايي كه بايسته است بر آنها بزن روزهايت رنگارنگ 35 ماهگيت مبارك عشق كوچولوي من ...
22 دی 1394

يلداي94

  بوی یلدا را میشنوی؟انتهای خیابان آذر ... باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان ...  قراری طولانی به بلندای یک شب.... شب عشق بازی برگ و برف... پاییز چمدان به دست ایستاده .... عزم رفتن دارد.... ..آسمان بغض میکند ...میبارد...خدا هم میداند عروس فصل  ها چقدر دوست داشتنیست ..دقیقه ای بیشتر مهلت ماندن میدهد .... آخرین نگاه بارانی اش را به درختان عریان میدوزد ..دستی تکان میدهد ......قدمی برمیدارد سنگین و سرد کاسه ای آب میریزم پشت پای پاییز... و....تمام میشود ... پاییز ای  آبستن روزهای عاشقی ...رفتنت به خیر ..سفرت بی خطر یلداتون خجسته وفرخنده باد ...
1 دی 1394