مسافرت تابستونی ما
مهرسا جان دختر دوست داشتنی من ، لحظات با تو بودن برایم اینقدر شیرین و زیباست که ساعتهایی که پیشت نیستم برای در آغوش کشیدنت لحظه شماری میکنم
خوب حالا بریم سر خاطرات مسافرت
روز پنج شنبه 30 مرداد ماه به سمت مشهد حرکت کردیم از اونجایی که فاصله بندر تا مشهد خیلی زیاده تصمیم گرفتیم خودمون رو تا کرمان برسونیم تا هم تو اذیت نشی و هم بابایی زیادی خسته نشه
شب رو کرمان موندیم و صبح زود به سمت مشهد حرکت کردیم و تقریبا شب رسیدیم مشهدو یه هتل برای اقامت نزدیک حرم گرفتیم
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی(ع)
اینم از عکسای دخمل مامان توی حرم
عزیزم وقتی بهت میگم مهرسا وایسا ازت عکس بگیرم سریع دستت رو میزاری رو لبات
اینم ژست جدیدت
قربونت برم اصلا دوست نداری عکس بگیریم ازت و همش میخوای دوربین رو از دستمون بگیری و توشو نگاه کنی
سه روز و مشهد موندیم و جاههای دیدنی مشهد رو رفتیم
پارک کوهستان و باغ وحش وکیل آباد
ببین چطوری داری ذوق میکنی با دیدن حیوونا
شاندیر و شیشلیگ های معروفش
بعد از اون به سمت گلستان حرکت کردیم چه جنگل رویایی بود پر از درختای بلند و سربه فلک کشیده که تلولو نور افتاب بهش یه زیبایی خاصی رو داده بود توی این جنگل پر ازحیوانات وحشیه مخصوصا گراز-اینقدر هم مسافرا از این جنگل عبور میکنن و به این حیوونا نون و میوه میدن که انگار اهلی شدن و از ادما نمیترسن به خاطر همین تا نزدیک جاده میان-خودمون هم کلی از این گرازا کنار جاده دیدیم برای بار اول که یکی از این گرازها رو کنار جاده دیدم یه جیغ کوچولو کشیدم شما یاد گرفته بودی و هنوزم که میگیم مهرسا گراز دستت رو میزاری رو سینه ت و جیغ میزنی و بعدش هم میخندی الهی فدای تو بشم من خانومم
شب رو توی گلستان یه ویلا گرفتیم و موندیم و صبح رفتیم سمت گرگان و جنگل ناهار خوران
ای شیطون کارت اینه که رژای مامانی رو برداری چه لبخندی هم میزنی گلم
بعداز گرگان عازم محموداباد و نور شدیم خیلی قشنگ بود تلفیقی از دریا و جنگل
عاشق خاک بازی هستی تا میزاشتمت زمین سریع شروع میکردی به خاک بازی کردن
اینجا دریاچه الیمالاته
چون خاله طاهره اینا هم باهامون بودن بیشتر بهت خوش میگذشت چون شما عاشق بازی با بهزاد و عرفانی
البته توی ماشین زود خسته میشدی و میخواستی پیاده بشی و بدویی به خاطر همین خیلی با عجله و تند نمیرفتیم تا شما هم خسته نشی عزیزم
بعدش هم رامسر و جواهر ده که جای بسیار دیدنی و زیبایی بود، جواهرده یه روستای خیلی قشنگ بالای کوهه با آب و هوای خیلی خنک
بعد از رامسر م از جاده چالوس اومدیم کرج(البته جاده چالوس خوردیم به ترافیک و حسابی خسته شدیم) بعد هم قم و زیارت حضرت معصومه و اصفهان و شیراز و در نهایت بندرعباس
یه مسافرت دوازده روزه
تمام طول مسافرت گاهی خسته میشدم ولی مادر که باشی صبوری می شود یار لحظات خستگیت...
نوزده ماهگیت مبارک خانومم
دوست دارم عزیزدلم