مهرسامهرسا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره
الیساالیسا، تا این لحظه: 7 سال و 4 ماه و 16 روز سن داره

مهرسا و الیسا عشق مامان و بابا

شمارش معكوس تا تولد 3 سالگي دخترنازم

.: مهرسا تا این لحظه ، 2 سال و 11 ماه و 20 روز سن دارد :.   كمتر از 10 روز ديگه تا تولده 3 سالگي دختر عزيزم مونده   شادی؛ تاجی که من در کودکی همواره بر سر داشتم … ان شالله هميشه شاد باشي مهرساي نازم   ...
12 بهمن 1394

35 ماهگي مهرسا خانوم

    مهرساي قشنگم لحظات از آن توست آبي سبز   سرخ سفيد سياه رنگهايي كه بايسته است بر آنها بزن روزهايت رنگارنگ 35 ماهگيت مبارك عشق كوچولوي من ...
22 دی 1394

يلداي94

  بوی یلدا را میشنوی؟انتهای خیابان آذر ... باز هم قرار عاشقانه پاییز و زمستان ...  قراری طولانی به بلندای یک شب.... شب عشق بازی برگ و برف... پاییز چمدان به دست ایستاده .... عزم رفتن دارد.... ..آسمان بغض میکند ...میبارد...خدا هم میداند عروس فصل  ها چقدر دوست داشتنیست ..دقیقه ای بیشتر مهلت ماندن میدهد .... آخرین نگاه بارانی اش را به درختان عریان میدوزد ..دستی تکان میدهد ......قدمی برمیدارد سنگین و سرد کاسه ای آب میریزم پشت پای پاییز... و....تمام میشود ... پاییز ای  آبستن روزهای عاشقی ...رفتنت به خیر ..سفرت بی خطر یلداتون خجسته وفرخنده باد ...
1 دی 1394

34 ماهگي

سلام گل مامان دوباره زمستون و دوباره شروع بيماري هاي فصلي اين هفته خيلي سخت گذشت چون سرماي شديد خوردي و همش تب و حالت تهوع و دل پيچه الان هم كه افتادي روي سرفه هاي شديد كه پايانش استفراغه حسابي ضعيف شدي و اصلا چيزي نمي خوري -ان شالله كه زودتر خوب بشي ماماني    اين عكست ماله چند روز پيشه كه داشتي گريه ميكردي و بامن و بابايي قهر بودي الهي قربونت برم من     34 ماهگيت مبارك باشه عزيزم مهرساي عزيزتر از جانم دوستت دارم ...
22 آذر 1394

چهارمين سالگرد ازدواج

همسرعزيزم با تو بودن برايم بهترين لحظات زندگي است ومن وجود پر مهر و سرشار از عشق تو را در كاشانه قلبم به وضوح ميبينم ومي دانم با تو ميشود به خدا رسيد سالگرد ازدواجمان  مبارك بر هر دومان... جشن  سالگرد ازدواجمون رو سه نفري  رفتيم كلبه هاي درختي زرون فوق العاده بود     اينم نقاشي هاي مهرسا خانوم با چسب و حبوبات همون چسبايي كه هرروز پاي ثابت خريدش از مغازه ست         ...
9 آذر 1394

94/9/4

  امروز 94/9/4  نظم قشنگي تو اعداد  تا ريخ وجود داره نظم زندگي تون استوار بر عشق و ايمان و عشق و ايمانتان جاويد   ...
4 آذر 1394

روزمرگي هاي مهرساگلي

بندر كه ميدونيد حسابي هواش گرمه تازه الان كه آذر ماه رسيده هوا بهاري شده  حالا ما از گرماي بندر چي ميكشيم بماند   ديروز تو ماشين بوديم مهرسا شيشه رو كشيد پايين -دستشو برد بيرون بعد گفت مامان هوا عالي شده   طفلكي بچه هامون هم از گرماي بندر كلافه شدن با مهرسا داشتيم ميرفتيم خونه -مهرسا عاشقه يكي از شعراي آقاي خواجه اميري هست و. مدام ميگه مامان شعر منو بزار اين شعرو براش ميزارم ميره تو حس ازش پرسيدم ماماني به چي داري فكر ميكني ميگه به پف پفي فكر ميكنم  جالبش اينه كه با شعر آقاي خواجه اميري دخترم به عشقش كه پف پفيه فكر ميكنه پي نوشت: امكان نداره بريم مغازه مهر...
2 آذر 1394

33ماهگي مهرمامان

هميشه به قداست چشمان تو ايمان دارم چه كسي چشمان تو را رنگ كرده است چه وقت ديگر گيتي تواند چون تويي خلق كند؟؟؟ فرشته اي فقط در قالب انسان     اينم رنگ آميزي مهرسا خانوم همش ميگي مامان ببين از خط بيرون نزدم-اينقد آروم و با دقت رنگ ميكني --- الهي قربون اون دستاي كوچولوت بشم من كوتاه مينويسم اما تو بلند بخوان به بلنداي احساسم دوستت دارم   ...
25 آبان 1394

محرم94

    ديباچه ي عشق و عاشقي باز شود دلها همه آماده ي پرواز شود با بوي محرم الحرام تو حسين ايام عزا و غصه آغاز شود         ...
6 آبان 1394